دلم گرفته آقاجان...
دلم به وسعت دنیا گرفته آقا جان
ازاین زمانه از اینجاگرفته آقا جان
دلم هوای رخت را نموده مولایم
دلم بهانه دریا گرفته آقا جان
کجایی مطلع فجر و طلوع صبح سپید
دلم برای همین ها گرفته آقاجان
شبم بدون نگاهت شبی گرفته و تلخ
نگاه کن که شبم هم گرفته آقا جان
گوشه چشمی به من کنید اماما که دلم
در انتظار ظهورت گرفته آقا جان
نفسم از سینه در نمی آید
غم هجران تو آخر گرفته آقا جان
کجا جزیره خضر است من نمیدانم
دلم برای همان جا گرفته آقاجـــان !
ادامه مطلب
[ چهارشنبه 95/12/4 ] [ 1:46 عصر ] [ سجادطیبی خرمی ]